گناهکار ،تنها بدحجاب نیست...

گناهکار هم فقط بد حجاب نیست؛ که بعضی فقط به مسئله بدحجابی چسبیده اند. این یکی از گناهان است؛ و از خیلی از گناهان کوچکتر است، خلافهای فراوانی از طرف آدمهای لاابالی در جامعه وجود دارد؛ خلافهای سیاسی، خلافهای اقتصادی، خلاف در کسب و کار، خلاف در کار اداری، خلاف های فرهنگی، اینها همه خلاف است، کسی غیبت می کند، کسی دروغ می گوید، کسی توطئه می کند، کسی مسخره می کند کسی کم کاری می کند، کسی ناراضی تراشی می کند، کسی مال مردم را می دزدد، کسی آبروی مردم را بر باد می دهد. اینها همه منکر است. در مقابل این منکرها ، عامل بازدارنده، نهی است؛ نهی از منکر. بگوئید «آقا نکن»، این تکرار «نکن»، برای طرف مقابل، شکننده است.

آیت الله خامنه ای

آی خانووم شماره بدم؟؟

خانوووووووم….شــماره بدم؟؟؟؟؟؟
خانوم  برسونمت؟؟؟؟؟؟؟
خانوم چن لحظه از وقتتو به مــــا میدی؟؟؟؟؟؟
اینها جملاتی بود که دخترک در طول مســیر خوابگاه تا دانشگاه می شنید!
بیچــاره اصـلا” اهل این حرفـــــها نبود…این قضیه به شدت آزارش می داد
تا جایی که چند بار تصـــمیم گرفت بی خیــال درس و مــدرک شود و
به محـــل زندگیش بازگردد.
روزی به امامزاده ی نزدیک دانشگاه رفت…
شـاید می خواست گله کند از وضعیت آن شهر لعنتی….!
دخترک وارد حیاط امامزاده شد…خسته… انگار فقط آمده بود گریه کند…
دردش گفتنی نبود….!!!!
رفت و از روی آویز چادری برداشت و سر کرد…وارد حرم شدو کنار ضریح
نشست.زیر لب چیزی می گفت انگار!!! خدایا کمکم کن…
چند ساعت بعد،دختر که کنار ضریح خوابیده بود با صدای زنی بیدار شد…
خانوم!خانوم! پاشو سر راه نشستی! مردم می خوان زیارت کنن!!!
دخترک سراسیمه بلند شد و یادش افتاد که باید قبل از ساعت ۸ خود را
به خوابگاه برساند…به سرعت از آنجا خارج شد…وارد شــــهر شد…
امــــا…اما انگار چیزی شده بود…دیگر کسی او را بد نگاه نمی کرد..!
انگار محترم شده بود… نگاه بدی تعـقــیبش نمی کرد!
احساس امنیت کرد…با خود گفت:مگه میشه انقد زود دعام مستجاب
شده باشه!!!! فکر کرد شاید اشتباه می کند!!! اما اینطور نبود!
یک لحظه به خود آمد…
دید چـــادر امامــزاده را سر جایش نگذاشته…!

میخواهم خانوم باشم..

وقتی آن دختر مانتویی میخرد که استین هایش حریر است…
من عاشق پوشیدن ساق دست هایم هستم!

وقتی آن دختر موهایش را به هزار رنگ در می آورد و از زیر شالش پریشان می کند…
من روسری ام را لبنانی می بندم!

وقتی آن دختر برای جلوه برجستگی های بدنش، جلوی مانتو اش را باز می گذارد…
من مانتویی میپوشم که وقارم را حفظ کند!

وقتی آن دختر ساق پایش را با ساپورت بیرون می اندازد…
من برای نجابتی که باید در وجودم باشد لباس مناسب می پوشم!

وقتی آن دختر با آرایشی غلیظ و لب های پروتز کرده بیرون می آید…
من صورتی معصوم ، ساده و مهربانی دارم!

وقتی آن دختر پاتوقش پارتی ها و مهمانی های مختلط است…
من به گلزار شهدای گمنام میروم و آرامش میگیرم!

وقتی آن دختر با مردان نامحرم در حال خوشگذرانی و گناه است…
من همه ی عشقم برای همسرم است!

وقتی آن دختر برای به روز بودن هر لباسی رو می پوشد…
من چادری مشکی و با وقار بر سر دارم!

وقتی آن دختر خود را دآف خطاب می کند…
من میخواهم خانوم باشم!

دل پاکتو باد نبره آبجی...

قدیم ترها برایمان خیلی عجیب بود اگر كسی مانتو اش یك وجب بالاتر از زانو اش آمده بود
دختری كه چندبار از محل خاصی عبور می كرد حرف پشت سرش زیاد بود
این زمان ها گذشت..!
اوایل مد شدن ساپورت،حتی خانمها با چشمانی متعجب به یك وجب پای ساپورت پوشیده خیره میشدند
 و ابراز نگرانی و تاسف می كردند…كمی كه گذشت خودشان هم به پا كردند!!
شاید می خواستند از زنان دیگر جا نمانند تا مبادا چشم و دل همسرانشان را دختری دیگر برباید!
مدتی بعد چهره های عجیب و غریبی ظهور كردند..
اكنون زن ایرانی در تمام شبكه های اجتماعی ظاهری نیمه برهنه دارد‌
، با آرایشی زیاد برای همه دلبری می كند…
كامنت هارا كه می خوانی دلت می خواهد دیگر زنده نباشی!
زن ایرانی خودش را در نگاه دیگران به وسیله خوشگذرانی تبدیل كرده است
حالا مانتو كه هیچ شنل میپوشد…بلیز كه نه نیم تنه میپوشد
چندین و چند رفیق مذكر دارد،با هر آدم و نا آدمی گرم عیش و لذت میشود
یادش بخیر نسل مادر های عفیف ایرانی!

هر گاه صحبت از دین و حجاب می شود می گوید به شما مربوط نیست!
تو دل مردی را میربایی كه شاید تمام زندگی یك زن است چگونه این اتفاق به دیگران مربوط نیست؟

میگوید مردان نبینند من هرجور كه می خواهم لباس میپوشم!
اما تو تغییر دهنده ی ذات بشر نیستی تنها می توانی خودت را تغییر دهی…

میگوید دلم پاك است و حجاب لازم نیست!
عزیزم همین حوالی دل پاكت را هم باد برد ،مراقب باش خودت را نبرد…:)
.

حکم دوست شدن زن با مرد نامحرم در تلگرام چیست؟

 
من دخترم و ۲۴سالمه .من یکماه پیش با مردی در تلگرام دوست شدم و ایشون متاهل بودن و من با ایشون خیلی حرف زدم و براش عکس های خاصی از خودم ارسال میکردم .بعد ازیکماه گفتن خانمم فهمیده و قهرکرده. من هم خطم را عوض کردم. درضمن من اصلا ایشون را نمیشناختم.

الان میخواستم بدانم خانم ایشون میتونه ازمن شکایت کنه ؟ (با توجه به اینکه ایشون دریک استان ومن هم دریک استان دیگر ساکن هستم)
 
رابطه نامشروع 
پاسخ: عمل شما می تواند مشمول ماده 637 کتاب پنجم قانون مجازات اسلامی، یعنی رابطه نامشروع باشد و می توانند از شما شکایت کنند.