فرزند حسینی

کارنامه..

سیمای خوشبختی..

..:: سيماي خوشبختي ::..

 

عوامل اعتقادي : توحيد ، نبوت ، امامت ، معاد

عوامل عبادي : عبادت خداوند سبحان ، ذكر و ياد خداوند ، قرائت قرآن ، نماز در مسجد ، تهجد و شب زنده داري ، روزه

عوامل خانوادگي : مادر عفيف ، نيكي به والدين ، همسر صالح

عوامل اجتماعي : همنشيني با نيكان ، ترحم بر مردم ، مصلح گمنام ، مردم شناسي ، مردم داري ، عدالت ، عزلت

عوامل اخلاقي : قلب پاك ، غلبه بر هواي نفس ، تقوا ، ترس از خداوند ، زهد و پارسايي ، توبه ، گريه بر گناه ، اخلاص ، تواضع ، اطاعت از خداوند ، اخلاق و سيرت نيكو ، عمل صالح ، عمل به سنن الهي ، صبر ، قبول نصيحت ، آرزوي كوتاه ، ترك شهوت ، حفظ زبان ، راستگويي ، قناعت ، سپاسگزاري نعمتها ، شكوه و وقار ، غلبه بر خشم و حسد

عوامل علمي : تحصيل دانش و علوم ديني ، عمل به علم ، تعليم و تعلم دانش ، احترام به علماء

عوامل اقتصادي : كسب حلال ، كفاف ، انفاق مال ، صبر بر فقر

عوامل نظامي : جهاد و شهادت

 

الهی..

الهي…

با خاطري خسته از اغيار و به فضل تو اميدوار

دست از غير تو شسته و در انتظار رحمتت نشسته ام

بدهي كريمي ، ندهي حكيمي ، بخواني شاكرم ، براني صابرم

 

الهي…

احوالم چنان است كه مي داني

و اعمالم چنين است كه مي بيني

نه پاي گريز دارم و نه زبان ستيز

 

الهي…

بهترين ها را در اين ساعات عمر براي دوستانم

كه از بهترين ها هستند مقدر فرما

 

پیشگویی های حضرت علی (ع) درباره امام مهدی (عج)

« . . . یا قومِهذَا إِبانُ وُرودِ کُلِّ مَوعُود ، و دُنُوٍّ مِن طَلعةِ مَا لاَ تَعرفُون. أَلا وإِنَّ مَن أَدرکَها مِنَّا یَسرِى فِیهَا بِسِراج مُنِیر ، و یَحذُو فِیهَا عَلَىمِثالِ الصَّـالِحِین ، لِیَـحُلَّ فِیهَا رِبقاً ، و یُعتِقَ فِیهَا رِقَّاً ، ویَصدَعَ شَعْباً ، و یَشعَبَ صَدعاً ، فِى سِترِة عَنِ النَّاس ، لاَ یُـبصِرُالقَائِفُ أَثَرَهُ ، وَ لَو تَابَعَ نَظَرَهُ . . . »

خطبه 150/ کتاب شریف نهج البلاغه

اى مردم اکنون هنگام فرا رسیدن فتنه هائى است که به شما وعده داده شده; و نزدیک است برخورد با رویدادهائى که حقیقت آن بر شما ناشناخته و مبهم خواهد بود. .


دانسته باشید آنکس که از طریق ما ( مهدى موعود منتظر ) به راز این فتنهها پى برد و آن روزگار را دریابد ، با مشعل فروزان هدایت ره بسپرد ، و به سیره وروش پاکان و نیکان ( پیامبر و امامان معصوم علیهم السلام ) رفتار نماید ، تا در آنگیر و دار گره ها را بگشاید ، و بردگانِ در بند ظلم و خودخواهى و ملّت هاى اسیراستعمار را از بردگى و اسارت برهاند ، توده هاى گمراهى و ستمگرى را متلاشى وپراکنده سازد ، و حق طلبان را گردهم آورد ، و بدیگر عبارت تشکیلات کفر و ستم را برهم زند و جدائى و تفرقه اسلام و مسلمانان را تبدیل به یکپارچگى نموده و سامان بخشد.

این رهبر ( مدتها بلکه قرنها ) در پنهانى از مردم بسر برد و هر چند دیگرانکوشش کنند تا اثرش را بیابند ، نشانى از رد پایش نیابند.

در این هنگامگروهى از مؤمنان براى درهم کوبیدن فتنه ها آماده شوند ، همچون آماده شدن شمشیر کهدر دست آهنگر صیقل داده شده.

همینان چشمانشان به نور و فروغ قرآن روشن گردد، موج با شکوه تفسیر قرآن در گوش دلشان طنین انداز شود ، شامگاهان و صبحگاهانجانشان از چشمه حکمت و معارف الهى سیراب گردد.

ابن ابى الحدید پیرامون این سخن مى گوید:

جمله « ودُنُوٍّ مِن طَلعةِ مَا لاَ تَعرفُون » کنایه از پیش آمدهاى مهم و رویدادهاى بىسابقه از قبیل دابة الارض ، دجال ، فتنه ها و کارهاى خارق العاده و وهم انگیز او ،ظهور سفیانى ، و کشتار بیش از حد مردم است.

آنگاه مى نویسد:

امامبا ایراد جمله « أَلا و إِنَّ مَن أَدرکَها » بذکر مهدى آل محمد(ص) پرداخته که ازکتاب و سنّت پیروى مى کند.

و جمله « فِى سِترة عَنِ النَّاس » بیانگر موضوعپنهانى و غیبت این شخصیت والا مقام مورد اشاره است.

سپس مى گوید:

این موضوع امامیه را در عقیده مذهبى ( ولادت حضرت مهدى(ع) ) سودى نبخشد; هرچند که پنداشته اند سخن امام تصریح به گفته آنها درباره غیبت مهدى است; زیرا جایزاست که خداوند این چنین امامى را در آخر الزمان بیافریند و مدتى در پنهانى بسر برد، و داراى مبلغین و نمایندگانى باشد که دستورات او را به اجرا در آورند ، و از آنپس ظهور نماید و زمام کشورها را بدست گیرد و حکومتها را زیر سلطه خود درآورد و جهانرا مسخر فرماید.

اکنون توجهخوانندگان رابدین نکته جلب مى نماید که ابن ابى الحدید از یکسو انطباق کلامامیرالمؤمنین(ع) را بر عقیده شیعه درباره حضرت مهدى حجة بن الحسن العسکرى(ع) وولادت و زنده بودن آن بزرگوار باور نکرده و رد مى کند; و از سوى دیگر جایز و ممکنمى داند که حضرت مهدى(ع) پس از بدنیا آمدن ، مدتى را در حال غیبت و پنهانى بسر برد، و نمایندگان و مبلغین از طرف حضرتش به وظائف محوله دینى پردازند ; آنگاه ظهور کندو رسماً مشغول به کار گردد.


بدون شکّ این نظریه جز تعصّب ولقمه دور سر گردانیدن ، توجیه دیگرى نمى تواند داشته باشد ;


چه اگر ممکن باشد که آن حضرت بعد از بدنیا آمدن غایبگردد و . . . پس همان نظریه اى را ارائه داده است که شیعه مى گوید ، منتها با یکاختلاف غیر اساسى ;

و آن اینکه شیعه معتقد به ولادت امام زمان در سال 256هجرى است ، و این اعتقاد مبتنى بر دهها حدیث از ناحیه امامان معصوم علیهم السَّـلام، و اعترافات بیش از یکصد نفر از مورخان و دانشمندان اهل تسنن است که در مقدمهبدانها اشاره شد.

نیز علامه قندوزى در باب 74 « ینابیع المودّة » این فرازاز کلام امام را بعنوان مهدى موعود اسلام و مورد نظر شیعه ایراد نمودهاست.