به سوی تو می آیم...

من هم مال تو...

شکرگزار حقیقی کیست؟

شکرگزار حقیقی کسی است که اگر نعمتی او را از خدا باز بدارد فرار می‌کند، اگر مالی او را از نماز جماعت باز می‌دارد از مال می‌گذرد و یاد خدا را مقدم می‌دارد.

آیت‌الله شهید محمدحسین دستغیب توصیه‌هایی درباره شکرگزاری دارد که در ادامه می‌آید:

مرحله‌ نخست از شکر نعمت، آن است که شخص، نعمت را تنها از خدا ببیند. البته گفتنش آسان است ولی این علم راستی کمیاب است. بیشتر مردم اولاً نعمت را نمی‌بینند و ثانیاً‌ از غیر خدا می‌بینند؛ «وَقَلِیلٌ مِّنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ» تنها کمی از بندگانم سپاسگزارند.

یکی از رشته‌های نعمت‌های الهی، نعمت‌های عمومی است که به کوچک و بزرگ، صالح و طالح داده شده و کمتر متوجه نعمت بودن آن هستند، از قبیل نعمت آب و هوا، چون فراوان و مستمر است،‌ آن را نعمت می‌بینند. در حالی که یک دسته اسکناس که به دست‌شان رسید آن را نعمت می‌دانند.

بلی اگر در جایی گرفتار شد که از نبودن یا کمبود هوا می‌خواهد خفه شود، یا در مسافرت با بی‌آبی مواجه شد وقتی که به او هوا یا آب رسید، خوب می‌فهمد که چه نعمت بزرگی بود. آن وقت با زین‌العابدین هم‌صدا می‌شود که «منم آن گرسنه‌ای که سیرم کردم و تشنه‌ای که سیرابم کردی».

دیگر آنکه اگر نعمت را ببینند، از وسائط می‌بینند نه از پروردگار، رفع تشنگی را از آب و رفع گرسنگی را از نان می‌بینند و رفع سرما را از لباس و خلاصه «بیشتر مردمان را سپاسگزار نمی‌یابی» سبب را می‌بینند و از سبب ساز غافلند. لذا نوبت به سپاسگزاری از او نمی‌رسد. باید بدانید سیرکننده خداست وگرنه یا با بیماری گرسنگی (داءالجوع) هر چه هم بخورد سیر نمی‌شود یا با بیماری استسقاء‌ هر چه آب بخورد سیراب نمی‌شود. پس معلوم می‌شود با اراده‌ دیگری سیر می‌شود و سیراب می‌شدید.

سپاسگزار حقیقی کسی است که نعمت را به واسطه‌ مقرب شدن به خدا بخواهد آیا نشانه‌ای برای چنین شخصی هست؟

علامت چنین شاکری این است که از نعمتی که او را از خدا باز می‌دارد فرار می‌کند. اگر مالی او را از نماز جماعت باز می‌دارد از مال می‌گذرد و یاد خدا را مقدم می‌دارد. مگر نه خداوند سفارش می‌فرماید: «شما را مال‌هایتان از اولادهایتان از یاد خدا باز ندارد.»

پس اگر جاه و مقام، عنوان و ریاست سد راه شد. مؤمن کامل هرگز حاضر نیست آن را بپذیرد.

سیره تربیتی امام باقر(ع) درتربیت فرزند..

در ابراز محبت و تکریم شخصیت کودک نباید راه افراط را پیمود . زیرا در آن صورت علاوه بر این که نمی توان نتیجه صحیح تربیتی گرفت، بلکه شخصیت کودک در اثر زیاده روی والدین در ابراز محبت های نابجا لطمه جبران ناپذیری خواهد خورد . چرا که این کودک از خود راضی، از جامعه توقعات و انتظارات نابه جایی خواهد داشت و در صورت بی اعتنایی دیگران به این

خواسته های بی مورد وی، کودک نازپرورده از خود و زندگی بیزار و مایوس شده و دچار عقده حقارت خواهد شد . آری

نازپرورده تنعم نبرد راه به جای

عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد

امام باقر علیه السلام می فرماید:

«شر الابآء من دعاه البر الی الافراط ; بدترین پدران آن هایی هستند که در نیکی و محبت [نسبت به فرزندان خود] زیاده روی نمایند .»

 تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 320 .

سخن اول...