در محافل و حتی تاکسیها رایج شده که چطور مراجع فتوای تنباکو و ....
شنبه 95/09/06
در محافل و حتی تاکسیها رایج شده که چطور مراجع فتوای تنباکو و … می دادند، اما اکنون در برابر این گرانیها فتوا نمیدهند؟ چطور 40 سال پیش سکوت هر مسلمان خیانت بود و الآن نیست و…؟
جواب:این عده فقط وقتی از مراجع حرف زده و به گذشتگان آنها اشاره و استناد میکنند که بخواهند به آنها حمله کنند و اساساً نه علاقهای به اصل اسلام دارند و نه گرایشی به نظام جمهوری اسلامی ایران دارند و در شئون متفاوت زندگی خود کاری با فتاوای مراجع دارند. در گذشته نیز چنین بودند. لذا هنوز فرق بین حکم و فتوا را نیز نمیدانند. وگرنه متوجه میشدند که اگر مراجع در گذشته فتوا میدادند هنوز هم میدهند و هیچ حکمی (مثل تنباکو) نیز صادر نشده است مگر این که جنبهی سیاسی داشته باشد و به همین دلیل به آن «حکم» میگویند.
این حرفهایی که امروزه در برخی محافل و از جمله تاکسیها مطرح میشود، هیچکدام جدید نیست و از فردای پیروزی انقلاب نیز گفته میشد. چه راجع به گرانی و چه راجع به درود فرستادن به شهرنو و سایر مراکز فساد. همان ابتدا انقلاب نیز همین حرف ها را می زدند که امام خمینی (ره) بدین مضمون فرمود: نگویید انقلاب برای ما چه کرده است، بگویید شما برای انقلاب چه کردهاید؟
اگر سکوت هر مسلمان در گذشته یا 40 سال پیش خیانت به شمار میرفت، اکنون هم خیانت است. اما هیچ مرجعی و هیچ عاقلی از مسلمانان و مردم نخواسته است که چشم را ببندند و دهان را باز کنند و همین طوری داد بزنند. هر چند که بلندگوی دشمنان خودشان شوند. بلکه همیشه خواسته شده که بصیر باشندو با بصیرت فریاد بزنند.
اگر گرانی و بیکاری و …، فقط و فقط ناشی از سوء مدیریتی است که منتخبین خودمان (مردم) در مجلس و دولت دارند، اولاً باید در انتخاب بصیر باشیم و ثانیاً باید به آنها منتقد و معترض باشیم. نه این که بدون بصیرت و شناخت و بر اساس جو، قومیت، فامیلی، زد و بند یا … رأی داده و انتخاب کنیم و قدرت را به دست آنها بسپاریم، و وقتی با ضعف، مشکل و سوء مدیریت مواجه شدیم، نوک حمله را متوجه فقها، مراجع، فتوا و حکم نموده و همین طور بدون شناخت و فکر یک چیزهایی در تاکسی یا محافل بگوییم.
اما اگر مجلس و دولت نسبتاً خوب کار میکنند، اما بخش اعظم مشکلات به خود ما (توده مردم) بر میگردد، مثلاً تنبلی، کم کاری، میل به دادن و گرفتن رشوه، ظلم به دیگران از رانندگی گرفته تا تجارت و بلایی که اتحادیهها و اصناف بر سر مردم می آورند، مصرفگرایی بیش از حد، تا جایی که مصرف انرژی 18 برابر ژاپن باشد یا مصرف سوخت چند برابر هندوستان 900 میلیونی باشد، آرزوهای بلند – تا جایی که جوان حاضر به کار و حقوق نباشد و بخواهد ظرف یکی دو ماه پس از ورود به بازار کار خانه و خودرو خریده باشد …، و بدین ترتیب فاصله طبقاتی نیز زیاد شده و فقر در قشر دیگری شهود و آثار بیشتری داشته باشد، آن وقت باید فریاد را بر سر خودمان بزنیم و در این خصوص فتاوا و احکام نیز بسیار است. آیا کسی که یک قبر را به 260 میلیون تومان میخرد، نمیتواند آن را خیر 26 خانوادهی نوپا کند، تا آن که قبر را میفروشد نیز به آن طمع نکند؟ آیا آن که 300 میلیون تومان خرج جشن ختنه سوران آقازادهاش میکند، یا یک خودروی دست کم 150 میلیونی به عنوان زیر لفظی میدهد، نمیتواند چند انسان دیگر را هم ببیند؟ اگر مشکل فقط فتوا باشد که هیچ کدام از این رفتارها بر اساس فتوا نبوده است.
آیا مردمی که این چنین درگیر تجمل گرایی، مصرف گرایی، رشوه و ربا (چه دادن و چه گرفتن) شدهاند [و از فقیر گرفته تا دارا به آن مبتلا هستند]، بر اساس فتوا عمل کنند؟ یا توجیه میکنند که ای بابا گرفتاری هست و …؟ گویی حلال و حرام فقط برای فراوانی و آسایش است! میگویند (در متن ایمیل نیز درج شده بود) در گذشته شهر نو بود اما اکنون فحشا در خیابانها است؟! اولاً که در گذشته فحشا هم در شهرنو بود و هم در کافهها، کابارهها، دیسکوها … و هم در خیابانها و کوچهها. و ثانیاً در گذشته نیز اهل اسلام و حلال و حرام به سراغ فحشا نمیرفتند و امروز نیز به سراغ خیابانیها نمیروند. این فتوا که از صدر اسلام وجود داشته و مستمر بیان شده است.
اگر بخش اعظمی از گرانیها یا بیکاری، به بحران اقتصادی و پولی جهان بر میگردد، چنان چه امریکا و اروپا را نیز درگیر نموده و ایتالیا، اسپانیا، یونان، پرتغال و حتی فرانسه را به مرز ورشکستگی کشانده و آلمان و انگلیس را هم تهدید مینماید و ما نیز نه تنها مستثنی از زنجیرهی اقتصادی در جهان نیستیم، بلکه به خاطر اسلامخواهی و استقلال طلبی مورد بیمهریها و تحریمها قرار میگیریم، باید هر چه فریاد داریم بر سر آمریکا بزنیم، نه این که با سخنان عوامانه بگوییم پس چرا راجع به تنباکو فتوا (البته حکم) دادند و راجع به پنیر، کره، نان و مرغ نمیدهند.
هر چند که اگر به رهنمودها و بیانات مقام معظم رهبری و هم چنین سایر فقها در زمینههای متفاوت توجه کنند، آن مقدار که در طی این 33 سال گفته شده، بعید است در طول تاریخ هزار ساله گفته شده باشد.
مسلمان شدن یک دانشمند مشهور آمریکایی
شنبه 95/09/06
معجزه خداوند در قرآن کریم باعث شد که یک دانشمند مشهور آمریکایی به دین اسلام بگرود
به گزارش پایگاه خبری تقریب به نقل ازمجله “المجتمع"، تیمی ازدانشمندان آمریکایی دریافتند که برخی ازگیاهان استواییفرکانس هایی ما فوق صوت از خود صادرمی کنند که به وسیله دستگاه های پیشرفته علمی ثبت شده است دانشمندانی که حدود سه سال به تحقیق و مطالعه این وضعیت حیرت آور پرداختند، دریافتند که این پالس های ما فوق صوت به الکتریسته نوری تبدیل شده و بیش از صد مرتبه در ثانیه تکرار می شوند . یک تیم آمریکایی این آزمایش را دربرابر یک گروه علمی در انگلیس انجام دادند که در بین این گروه، یک دانشمند مسلمانهندی الاصل نیز قرار داشت.بعد از ۵ روز آزمایش، گروه انگلیسی ازاین مسئله بسیار شگفت زده شدند ولی دانشمند مسلمان انگلیسی گفت : ما مسلمانان این مسئله را در ۱۴۰۰سال پیش تفسیر کرده ایم. دانشمندان از این سخن وی بسیار حیرت زده شدند و اصرار کردند که آن را برایشان شرح دهد. دانشمند مسلمان این آیه قران را قرائت کرد:"وهیچ موجودی نیست جز آنکه او را به پاکی می ستاید ولی شما ذکر تسبیحشان را نمی فهمید. او بردبار و آمرزنده است “.زمانی که اسم جلاله “الله ” بلند شد ، پالس های مافوق صوت به الکتریسیته نوری تبدیل و بر روی مانیتورها ظاهر گشت. پروفسور” ولیام براون"، مسئول این تیم تحقیقاتی با این دانشمند مسلمان برای شناخت دین اسلام به گفت و گو پرداخت و دانشمند مسلمان برای وی دین اسلام را تشریح کرده ویک جلد قرآن مجید به همراه تفسیر آن به زبان انگلیسی را به وی اعطاء کرد.
غزل مقام معظم رهبری درباره امام زمان (عج)
شنبه 95/09/06
خدا کند که کسی حالتش چو ما نشود
ز دام خال سیاهش کسی رها نشود
خدا کند که نیفتد کسی ز چشم نگار
به نزد یار چو ما پست و بی بها نشود
جواب ناله ی ما را نمی دهد “دلبر”
خدا کند که کسی تحبس الدعا نشود
شنیده ام که از این حرف، یار خسته شده
خدا کند که به اخراج ما رضا نشود
مریض عشقم و من را طبیب لازم نیست
خدا کند که مریضی من دوا نشود
ز روزگار غریبم گشته است معلوم
شفای ما به قیامت بجز رضا نشود…
اهمیت ندادن رانندگان به نماز مسافر
شنبه 95/09/06
بعضى از رانندگان اتوبوسهاى مسافربرى که بين شهرها رانندگى مىکنند، به نماز مسافران اهميتى نمىدهند و به تقاضاى آنان براى توقف اتوبوس جهت اداى نماز، توجهى نمىکنند، لذا گاهى نماز مسافرين قضا مىشود. وظيفه رانندگان اتوبوسها در اينباره چيست؟ مسافران نسبت به نمازشان چه وظيفهاى دارند؟
ج: بر مسافران واجب است که در صورت خوف از فوت وقت نماز، از راننده بخواهند که اتوبوس را در مکان مناسبى متوقف نمايد، و بر راننده اجابت درخواست آنان واجب است، و اگر به علت عذر مقبول و يا بدون دليل از توقف اتوبوس خوددارى کند، در اين صورت تکليف مسافران اگر خوف فوت وقت داشته باشند اين است که نماز را در اتوبوس در همان حال حرکت بخوانند و تا آنجا که امکان دارد جهت قبله، قيام، رکوع و سجود را رعايت کنند.
مقام معظم رهبری
وصیت نامه شهید محمد جهان آرا
شنبه 95/09/06
شهید محمد جهان آرا ، فرمانده سپاه خرمشهر بود که خاطره مقاومت جانانه او نیروهای تحت امرش در این شهر ، بخشی از تاریخ ایران است. او به هنگام آزادی خرمشهر ، به خیل شهدا پیوسته بود و همرزمانش بعد از فتح خرمشهر ، به یادش می خواندند: ” ممد نبودی ببینی شهر آزاد گشته… “
از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم. «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین».
بارپرودگارا، ای رب العالمین، ای غیاث المستغیثین و ای حبیب قلبو الصالحین. تو را شکر می گیوم که شربت شهادت این گونه راه رسیدن انسان به خودت را به من بنده ی فقیر و حقیر و گناهکار خود ارزانی داشتی.
من برای کسی وصیتی ندارم ولی یک مشت درد و رنج دارم که بر این صفحه ی کاغذ می خواهم همچون تیری بر قلب سیاه دلانی که این آزادی را حس نکرده اند و بر سر اموال این دنیا ملتی را، امتی را و جهانی را به نیستی و نابودی می کشانند، فرو آورم.
خداوندا! تو خود شاهدی که من تعهد این آزادی را با گذراندن تمام وقت و هستی خویش ارج نهادم. با تمام دردها و رنج هایی که بعد از انقلاب بر جانم وارد شد صبر و شکیبایی کردم ولی این را می دانم که این سران تازه به دوران رسیده، نعمت آزادی را درک نکرده اند چون دربند نبوده اند یا در گوشه های تریاهای پاریس، لندن و هامبورگ بوده اند و یا در …
و تو ای امامم! ای که به اندازه ی تمام قرنها سختی ها و رنج ها کشیدی از دست این نابخردان خرد همه چیزدان! لحظه لحظه ای این زندگی بر تو همچن نوح، موسی و عیسی و محمد (ص) گذشت. ولی تو ای امام و ای عصاره ی تاریخ بدان که با حرکتت، حرکت اسلام را در تاریخ جدید شروع کردی و آزادی مستضعفان جهان را تضمین کردی. ولی ای امام کیست که این همه رنجها و دردهای تو را درک کند؟! کیست که دریابد لحظه ای کوتاهی از این حرکت به هر عنوان، خیانتی به تاریخ انسانیت و کلیه انسان های حاغضر و آینده تاریخ می باشد؟
ای امام! درد تو را، رنج تو را می دانم چه کسانی با جان می خرند، جوان با ایمان، که هستی و زندگی تازه ی خویش را در راه هدف رسیدن حکومت عدل اسلامی فدا می کند. بله ای امام! درد تو را جوانان درک می کنند، اینان که از مال دنیا فقط و فقط رهبری تو را دارند و جان خویش را برای هدفت که اسلام است فدا می کنند.
ای امام تا لحظه ای که خون در رگ های ما جوانان پاک اسلام وجود دارد لحظه ای نمی گذاریم که خط پیامبر گونه تو که به خط انبیاء و اولیاء وصل است به انحراف کشیده شود.
ای امام! من به عنوان کسی که شاید کربلای حسینی را در کربلای خرمشهر دیده ام سخنی با تو دارم که از اعماق جانم و از پرپر شدن جوانان خرمشهری برمی خیزد و آن، این است؛ ای امام! از روزی که جنگ آغاز شد تا لحظه ای که خرمشهر سقوط کرد من یک ماه بطور مداوم کربلا را می دیدم هر روز که حمله ی دشمن بر برادران سخت می شد و فریاد آنها بی سیم را از کار می انداخت و هیچ راه نجاتی نبود به اتاق می رفتم، گریه را آغاز می کردم و فریاد می زدم ای رب العالمین بر ما مپسند ذلت و خواری را.