آرشیو برای: "آذر 1395, 23"

زنی که فرشته ها به او میخندند....

گاهی اوقات سوالاتی درباره ملائکه برای انسان پیش می اید؛ اینکه مثلا ملائک چه شکلی هستند ؟ می خندند؟می گریند؟ و... جالب است بدانید پیامبر اکرم(ص) نیز این سوالات را از جبرئیل پرسیده اند ؟ ایشان از جبرئیل پرسید آیا ملائکه ،گریه و خنده دارند؟ فرمود :آری؟ به… بیشتر »

مناجات حضرت موسی....

حضرت موسی در کوه طور در مناجات خود عرض کرد: یا اله العالمین (ای خدای جهانیان) جواب آمد لبیک! سپس عرض ‍ کرد: یا اله المطیعین (ای خدا اطاعت کنندگان) جواب شنید لبیک! سپس ‍ عرض کرد: یا اله العاصین (ای خدای گنهکاران)، این دفعه سه بار شنید: لبیک ! لبیک ! لبیک… بیشتر »

در بستر بیماری..

یکى از مسلمانان در بستر بیمارى افتاده بود. پیغمبر خدا با گروهى از اصحاب خود بر بالین او حاضر شدند. وى در حال بى هوشى بود. رسول خدا فرمود: اى فرشته مرگ این شخص را آزاد بگذار تا از او سؤ ال کنم . ناگاه مرد به هوش آمد . پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم… بیشتر »

چهار خصلت خداپسند...

خداوند به پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وحى کرد که من از جعفر بن ابى طالب به خاطر چهار صفت قدر دانى مى کنم . پیغمبر صلى الله علیه و آله جعفر را خواست و موضوع را به ایشان خبر داد. جعفر عرض کرد: اگر خداوند به شما وحى نمى کرد، من هم اظهار نمى کردم . یا… بیشتر »

هنگام تولد پیامبر (ص) چه اتفاقاتی روی داد؟؟

هنگام تولد پیامبر، چه اتفاقاتى روى داد؟ به هنگام میلاد رسول خدا، اتفاقات شگرفى به ظهور رسید و بسیارى از مورخان،از حوادث زیر، مقارن ولادت یاد کرده‏اند: 1. ایوان کسرى در مداین، لرزید و 13 یا 14 کنگره آن فرو ریخت. 2. آتشکده فارس، پس از هزار سال، خاموش شد.… بیشتر »

مشکلات نجار...

نجار، یک روز کاری دیگر را هم به پایان برد . آخر هفته بود و تصمیم گرفت دوستی را برای صرف نوشیدنی به خانه اش دعوت کند. موقعی که نجار و دوستش به خانه رسیدند.قبل از ورود ، نجار چند دقیقه در سکوت جلو درختی در باغچه ایستاد ... بعد با دو دستش ، شاخه های درخت… بیشتر »

گنجشک...

گنجشکی با عجله و تمام توان به آتش نزدیک می شد و برمی گشت ! پرسیدند : چه می کنی ؟ پاسخ داد : در این نزدیکی چشمه آبی هست و من مرتب نوک خود را پر از آب می کنم و آن را روی آتش می ریزم ... گفتند : حجم آتش در مقایسه با آبی که تو می آوری بسیار زیاد است و این… بیشتر »

پیامبر (ص) و مرد یهودی..

شخصى (یهودى ) آمد خدمت رسول اکرم (ص ) و مدعى شد که من از شما طلبکار هستم و الان در همین کوچه هم بایستى طلب مرا بدهید. پیامبر فرمودند: اولا که شما از من طلبکار نیستید، ثانیا اجازه بدهید که من بروم منزل و پول براى شما بیاورم . پول همراه من در حال حاضر… بیشتر »

تکیه گاه...

آسمان فرصت خوبی است...