
# جامعه -ایرانی
یکشنبه 96/11/15
مشکل ما فقط #فقر نیست.
افراد در تحلیلهای خود،مشکلات اجتماعی و فرهنگی جامعه را ریشه در #فقر -اقتصادی مردم میدانند.از طرف دیگر معتقدند مردم در حالت رفاه اقتصادی از بسیاری از بحران و بزهکاری های اجتماعی (کلاهبرداری،طلاق،فحشا فاصله میگیرند)،این تحلیل #ناقص است.
پزشک پولداری که #زیر-میزی میگیرد و با درد بیمار پول روی پول انباشت میکند.
مهندس بساز و بفروشی که در #مصالح- ساختمان کم میگذارد و تحویل مردم میدهد.
آن آقازاده یا مدیرکلی که به حد خود قانع نیست و به سمت #حقوق-نجومی می رود و در کمال تعجب حق خود هم میداند.
افزایش میزان #طلاق در خانواده های متمول ،عدم ازدواج در جوانانی که از پشتوانه مالی مناسب برخوردارند.
آن پولداری که به سبب توانایی مالی فحشا و #تنفروش را میخرد،در تنفروشی فرضا یک طرف ماجرا را از سر فقر به تنفروشی رسیده ،اما طرف مقابل بعنوان خریدار نقش ایفا میکند،که از فقر رنج نمی برد.
آنچه دنیای مدرن در تحلیل جامعه مورد غفلت قرار میدهد؛عنصر #معنویت و #ایمان است،انسان خدا نترس مدرن گرفتار این دوری از معنویت است.

کم بگو گناهکارم..
شنبه 96/11/14
خیلی نگو من گناهکارم..هی نگو من گناهکارم.
این را ادامه نده تا خودت هم به این یقین برسی.
روی صفات خوب و کارهای خوبت کارکن تا روی اونها به یقین برسی.معصیت را به یقین نرسان.
ایمان را به شک تبدیل نکن.
تاثیر زبان اینست که اگر چهارمرتبه بگویی بیچاره ام و عادت کنی ،اوضاع خیلی بی ریخت می شود..
همیشه بگویید الحمدالله ،شکر خدا.
بلکه بتوانی دلت را هم با زبانت همراه کنی.اگر پکر هستی دو مرتبه همراه با دلت بگوالحمدلله.آن وقت غمت را از بین می برد..
#میرزا-اسماعیل -دولابی
مصباح الهدی

حاجی کوتاه بیا..
شنبه 96/11/14
بچهها كسل بودند و بيحوصله. حاجي سر در گوش يكي برده بود وزيرچشمي بقيه را ميپاييد. انگار شيطنتش گل كرده بود.
عراقي آمد تُو و حاجي پشت سرش. بچهها دويدند دور آنها. حاجيعراقي را سپرد به بچهها و خودش رفت كنار. آنها هم انگار دلشانميخواست عقدههاشان را سر يك نفر خالي كنند، ريختند سر عراقيو شروع كردند به مشت و لگد زدن به او. حاجي هم هيچي نميگفت.فقط نگاه ميكرد. يكي رفت تفنگش را آورد و گذاشت كنار سر عراقي.
عراقي رنگش پريد و زبان باز كرد كه «بابا، نكُشيد! من از خودتونم.» وشروع كرد تندتند، لباسهايي را كه كِش رفته بود كندن و غر زدن كه«حاجيجون، تو هم با اين نقشههات. نزديك بود ما رو به كشتن بدي.حالا شبيه عراقيهاييم دليل نميشه كه…»
بچهها ميخنديدند. حاجي هم ميخنديد.

مردم نسبت به دوران شاه #بدتر شده اند؟
شنبه 96/11/14
استاد سید محمد مهدی میرباقری:
«بعضی ها می گویند مردم بد شده اند! در حالی که اینگونه نیست؛ #فشار-شیطان خیلی زیاد است! سی سال قبل این امکانات در اختیار نبود و کسی می خواست گناهی بکند باید تلاش می کرد،اما درحال حاضر ،مهیج ترین صحنه های شهوانی یا صحنه هایی که انسان را به دین بدبین می کنند کاملا در اختیار همه جوانهاست.
اگر کسی در این فضا بخواهد پاک باشد،بسیار مشکل است.
طهارتی که در نفوس و در جوان ها دیده می شود به دلیل توجه به اهل بیت(ع) و نیز عنایت امام زمان (عج) است.این جمع جوان ها هستند که در روز عاشورا و تاسوعا می آیند و مجلس امام حسین(ع) را گرم می کنند.اینها هستند که جمکران و حرم امام رضا(ع) را پر می کنند،بنابریان فضا بسیار خوب است و این خوبی هم به علت محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشته است»

آقای رئیس جمهور..پیاز هم بخور..
شنبه 96/11/14
روزنامه جوان طی یادداشتی نوشته است: توي تاکسي نشسته بودم و به جز راديو که صدايش از ته چاه ميآمد، صدايي به گوش نميرسيد. راننده انگار ياد خاطره خندهداري افتاده باشد، ناخودآگاه خندهاش گرفت و بيمقدمه گفت: «يارو خيلي گشنهش بود، از پشت شيشه رستوران نگاه ميکنه ميبينه يکي داره کباب ميخوره! با انگشت ميزنه به شيشه! يارو ميگه: چته؟ ميگه پياز هم بخور!» بعد با خنده به من نگاه کرد و منتظر واکنش بود.
با اينکه اين جوک را چندين بار شنيده بودم ولي براي احترام لبخند زدم. ظاهراً لبخندم راضياش نکرده بود و از آينه وسط به مسافراني که عقب نشسته بودند نگاه کرد و دنبال واکنش بهتري ميگشت. از مسافران عقب هم که نااميد شد، دوباره به من نگاه کرد و گفت: «دلمون به همين جوکا خوشه وگرنه تو اين ترافيک اگه بخوام همهش آه و ناله کنم که شب ديگه اعصابي واسهم نميمونه با زن و بچهم حرف بزنم.»
يک مرد ميانسال که عقب نشسته بود، گفت: «اينا قبلاً جوک بود آقا. الآن که شما داشتي تعريف ميکردي من توي ذهنم داشتم فکر ميکردم آخرين باري که رفتم رستوران کي بود!»
راننده از اينکه بالاخره يک نفر به حرفهايش واکنش نشان داده ذوقزده شد. با لبخند دوباره به آينه نگاه کرد و گفت: «آقا مشکلات رو که همه دارن ولي هر چقدر سخت بگيريم خودمون بيشتر اذيت ميشيم.»
مرد ميانسال گفت: «احساس ميکنم ما مردم، همون آدمي هستيم که گشنه پشت شيشه رستوران ايستاده و مسئولان و رئيسجمهور هم همون آدمي هستن که داره غذا ميخوره! ما گشنه اون بيرون ايستاديم و جوک ميگيم و تيکه مياندازيم و تنها حرفي که به ما ميزنن همينه: «چته؟!» نه معني گشنگي رو درک ميکنن، نه ميدونن که ما تو اين سرما چي ميکشيم، نه حاضرن يه لحظه از جاي گرم و نرمشون بيان بيرون و ببينن که به جز هوا زندگيهامون هم خيلي سرده، خيلي. به نظر من اينجاش خندهداره که من و امثال من که معيشتمان لنگ است اين پشت ايستاديم و داريم با غم و ناراحتي به اون آدم ميگيم پياز هم بخور خودمون بهش رأي داديم!»
آقاي روحاني عزيز! ما همه اين بيرون در سرما ايستادهايم. از بدبختيهايمان جوک ميسازيم و ميخنديم و هنوز به سختي تلاش ميکنيم به دولت شما، اميد داشته باشيم. آقاي روحاني عزيز! ما همه اين بيرون در سرما ايستادهايم، يا فکري به حال ما بکن تا عيشي از معيشتمان ببريم يا همانجا بدون اعتنا به ما، پياز هم بخور!
جهان نیوز
#رئیس -جمهور
کلید واژه:فقر-بدبختی