آقای رئیس جمهور..پیاز هم بخور..
روزنامه جوان طی یادداشتی نوشته است: توي تاکسي نشسته بودم و به جز راديو که صدايش از ته چاه ميآمد، صدايي به گوش نميرسيد. راننده انگار ياد خاطره خندهداري افتاده باشد، ناخودآگاه خندهاش گرفت و بيمقدمه گفت: «يارو خيلي گشنهش بود، از پشت شيشه رستوران نگاه ميکنه ميبينه يکي داره کباب ميخوره! با انگشت ميزنه به شيشه! يارو ميگه: چته؟ ميگه پياز هم بخور!» بعد با خنده به من نگاه کرد و منتظر واکنش بود.
با اينکه اين جوک را چندين بار شنيده بودم ولي براي احترام لبخند زدم. ظاهراً لبخندم راضياش نکرده بود و از آينه وسط به مسافراني که عقب نشسته بودند نگاه کرد و دنبال واکنش بهتري ميگشت. از مسافران عقب هم که نااميد شد، دوباره به من نگاه کرد و گفت: «دلمون به همين جوکا خوشه وگرنه تو اين ترافيک اگه بخوام همهش آه و ناله کنم که شب ديگه اعصابي واسهم نميمونه با زن و بچهم حرف بزنم.»
يک مرد ميانسال که عقب نشسته بود، گفت: «اينا قبلاً جوک بود آقا. الآن که شما داشتي تعريف ميکردي من توي ذهنم داشتم فکر ميکردم آخرين باري که رفتم رستوران کي بود!»
راننده از اينکه بالاخره يک نفر به حرفهايش واکنش نشان داده ذوقزده شد. با لبخند دوباره به آينه نگاه کرد و گفت: «آقا مشکلات رو که همه دارن ولي هر چقدر سخت بگيريم خودمون بيشتر اذيت ميشيم.»
مرد ميانسال گفت: «احساس ميکنم ما مردم، همون آدمي هستيم که گشنه پشت شيشه رستوران ايستاده و مسئولان و رئيسجمهور هم همون آدمي هستن که داره غذا ميخوره! ما گشنه اون بيرون ايستاديم و جوک ميگيم و تيکه مياندازيم و تنها حرفي که به ما ميزنن همينه: «چته؟!» نه معني گشنگي رو درک ميکنن، نه ميدونن که ما تو اين سرما چي ميکشيم، نه حاضرن يه لحظه از جاي گرم و نرمشون بيان بيرون و ببينن که به جز هوا زندگيهامون هم خيلي سرده، خيلي. به نظر من اينجاش خندهداره که من و امثال من که معيشتمان لنگ است اين پشت ايستاديم و داريم با غم و ناراحتي به اون آدم ميگيم پياز هم بخور خودمون بهش رأي داديم!»
آقاي روحاني عزيز! ما همه اين بيرون در سرما ايستادهايم. از بدبختيهايمان جوک ميسازيم و ميخنديم و هنوز به سختي تلاش ميکنيم به دولت شما، اميد داشته باشيم. آقاي روحاني عزيز! ما همه اين بيرون در سرما ايستادهايم، يا فکري به حال ما بکن تا عيشي از معيشتمان ببريم يا همانجا بدون اعتنا به ما، پياز هم بخور!
جهان نیوز
#رئیس -جمهور
کلید واژه:فقر-بدبختی
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فرهادی در 1396/11/14 ساعت 10:19:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |