السلام علیک یا اباصالح المهدی
باتوام ای دشت بی پایان،سوار ما چه شد؟
یکه تاز جاده های انتظار ما چه شد؟
آشنای “لا فتی الا علی"اینجا کجاست؟
صاحب “لاسیف الا ذوالفقار"ما چه شد؟
چهارده قرن است،چهل منزل عطش پیموده ایم…
التیام زخم های بی شمار ما چه شد؟
چشم یوسف انتظاران را کسی بینا نکرد…
روشنای دیده امیدوار ما چه شد؟
ذوالجناحا! عصر ما چون عصر عاشورا مباد…
دشت را گشتی بزن،بنگر سوار ما چه شد؟
باز ای “موعود” بی تو جمعه ای دیگر گذشت..
کشت مارا بی قراری،پس قرار ما چه شد؟
مینشینیم تا ظهور سرخ مردی سبز پوش…
آن زمان دیگر نمی پرسیم بهار ما چه شد؟
به امید ظهور…
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فرهادی در 1395/08/28 ساعت 07:19:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید