گفتگوی قرآن و تلفن همراه ...
جوانی موبایلش راکنار قران گذاشته بود یادش رفت باخودش ببره ورفت بیرون ازمنزل قران سوالی از موبایل میکنه چرااینجاانداختنت؟
موبایل :این اولین باره که منوفراموش کرده
قران:ولی من که همیشه فراموشم میکنه
موبایل :من همیشه باون حرف میزنم اونم بامن
قران:منم همیشه بااون حرف میزنم ولی اون نه گوش میده ونه بامن حرف میزنه
موبایل:اخه من خاصیت پیام دادن پیام گرفتن دارم
قران:منهم پیام وبشارت های دارم ووعده های زیبا دادم ولی فراموشم میکنه
موبایل:ازمن امواج ومطالب زیادی خارج میشه که ممکنه به عقل انسان ضرربزنه ولی بااین همه ضرر منوترک نمیکنه
قران:ولی من طبیب روحها ونفسهاوجسم هاهستم بااین همه درمان ازمن دوری میکنه
موبایل:ازکیفیت من پیش دوستاش تعریف میکنه
قران: من بزرگ ترین مصدر کیفیت هستم ولی روش نمیشه ازمن پیش دوستاش تعریف کنه
دراین بین صدای پای جوان امد که موبایلم یادم رفته
موبایل :بااجازه شمااومدمنوببره من که گفتم بدون من نمیتونه زندگی کنه
قران:منهم درقیامت به خدایم شکایت میکنم وعرضه میدارم{یارب ان قومی اتخذوهذا القران مهجورا}
ای سرباز امام زمان به راستی قران مهجوراست نکنه ماهم غفلت کنیم
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فرهادی در 1395/10/07 ساعت 07:00:00 ب.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |