سفر حج
مردی از سفر حج برگشته ، سرگذشت مسافرت خودش و همراهانش را برای امام صادق تعريف می كرد ، مخصوصا يكی از همسفران خويش را بسيار می ستود كه ، چه مرد بزرگواری بود ، ما به همراهی همچو مرد شريفی مفتخر بوديم . يكسره مشغول طاعت و عبادت بود ، همينكه در منزلی فرود می آمديم او فورا به گوشه ای می رفت ، و سجاده خويش را پهن می كرد ، و به طاعت و عبادت خويش مشغول می شد .
امام فرمدند:
” پس چه كسی كارهای او را انجام می داد ؟ و كه حيوان او را تيمار می كرد ؟ “
- البته افتخار اين كارها با ما بود . او فقط به كارهای مقدس خويش مشغول بود و كاری به اين كارها نداشت
- ” بنابر اين همه شما از او برتر بودهايد ” .
«به نقل از داستان راستان جلد یک صفحه ی 10»
نسخه قابل چاپ | ورود نوشته شده توسط فرهادی در 1395/09/25 ساعت 09:14:00 ق.ظ . دنبال کردن نظرات این نوشته از طریق RSS 2.0. |
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید