غذا

همينكه رسول اكرم و اصحاب و ياران از مركبها فرود آمدند ، و بارها را بر زمين نهادند ، تصميم جمعيت براين شد كه برای غذا گوسفندی را ذبح و آماده كنند .
يكی از اصحاب گفت : ” سر بريدن گوسفند با من ” .
ديگری : ” كندن پوست آن بامن ” .
سومی : ” پختن گوشت آن بامن ” .
چهارمی : . . .
رسول اكرم فرمودند : ” جمع كردن هيزم از صحرا بامن ” .
جمعيت : ” يا رسول الله شما زحمت نكشيد و راحت بنشينيد ، ما خودمان‏ با كمال افتخار همه اينكارها را می‏كنيم ” .     رسول اكرم فرمودند: ” می‏دانم كه شما می‏كنيد ، ولی خداوند دوست نمی دارد پیامبرانش را در ميان بنده هایش با وضعی متمايز ببيند كه ، برای خود نسبت به‏  ديگران امتيازی قائل شده باشد ” .
سپس به طرف صحرا رفتند . و مقدار لازم خار و خاشاك از صحرا جمع كردند و آوردند.

«به نقل از داستان راستان جلد 1 صفحه ی 12»

 

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.